اگر سیل سرمایه و فناوری خارجی وارد کشور نشود، مشکلات ما در صنعت برق و گاز در سال آینده به مراتب بیشتر از امسال خواهد بود. اگر سرمایهگذاری در مخازن اتفاق نیفتد، افت سالانه تولید یک نتیجه بدیهی و طبیعی خواهد بود و هیچ گریزی هم از آن نداریم.
هفتهها است که ۳۲ کشور جهان، درگیر رقابتهای جامجهانی قطر هستند و در این بین، این کشور گازخیز خلیجفارس، دو قرارداد ۱۷ و ۲۵ ساله فروش گاز مایع را با کشورهای چین و آلمان به امضا رساند. قراردادهایی به ارزش حدود ۱۰۰ میلیارد دلار که بازار مقصد را سالها برای قطر تضمین میکند. گاز مایعی که قرار است طبق این قراردادها به چین و آلمان فروخته شود، از مخازن مشترک بین ایران و قطر برداشت خواهند شد.
این پیشکش از مخازن مشترک ایران در حالی بین قطر، آلمان و چین تقسیم شده که بیشتر قوت و انرژی رسانههای دولت در روزهای اخیر، در مدیریت فضای تماشاگران جام جهانی و مهار حاشیههای رسانهای به کار گرفته شده است. سکانداران دولت سیزدهم که خود را از اهالی اصحاب «ما میتوانیم» میخوانند، از خلق تعاملی ساده در مناسبات انرژی منطقه ناتوان بوده و حالا، نهتنها استفاده از فرصت کمبود گاز در اروپا برای کشور مقدور نیست بلکه خود، در آستانه زمستانی سخت است.
روزنامه اینترنتی فراز در این مورد با «مرتضی بهروزیفر» کارشناس حوزه نفت و گاز گفتوگو کرده است.
«بهروزیفر» با اشاره به اثرات قرارداد اخیر قطر در نقش ایران در بازار انرژی گفت: «ایران مدتهاست که خیلی چیزها را از دست داده است. ما به خاطر تحریمها، نتوانستهایم در بخشهای بالادستی، سرمایهگذاری مناسب و افزایش تولید داشته باشیم. از طرف دیگر، در زمینه بهینهسازی مصرف، ایجاد زیرساختهای مناسب و مازاد تولید برای صادرات ناتوان بودهایم. قطر با ۷۷ میلیون تن ظرفیت تولید گاز، قصد دارد همین ظرفیت را به ۱۲۶ میلیون تن برساند و ما ظرفیت حتی یک تن الانجی را هم نداریم».
او در ادامه گفت: «گفته شده که ما فقط برای تثبیت تولید در پارس جنوبی، به ۵۰ میلیارد دلار سرمایه نیاز داریم. ایجاد زیرساختهای صادرات و احداث پلنتهای الانجی مسایل دیگری است. اولا ما به دلیل تحریمهای غرب، امکان جذب فناوری را نداریم. حتی اگر تحریمها رفع بشوند نیز، با درآمدهای نفتی ایران توسعه صنعت نفت ممکن نیست. حرف از ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری است که ایران بتواند به جایگاه درخوری در استفاده از ذخایرش برسد. تامین چنین پولی، با این درآمدهای نفتی و در شرایطی که هشت دولت گروی نهش است، اصلا ممکن نیست. حتی اگر چنین سرمایهای تامین شود، تا تحریمها وجود دارند امکان توسعه وجود نخواهد داشت و حتی اگر توسعه نیز اتفاق بیفتد، امکان صادرات وجود ندارد. تا شبح تحریم از روی سر ما برداشته نشود، عملا امکان هیچ توسعهای نیست».
این کارشناس انرژی در مورد سرنوشت مخازن گازی مشترک بین ایران و قطر گفت: «در مخازن مشترک، اگر ما برداشت نکنیم دو اتفاق میافتد. اول اینکه طرف مقابل از سهم ما برداشت میکند و دوم، پدیده مهاجرت سیال ایجاد میشود. یعنی هم خود گاز و میعانات گازی و هم نفت به مخازن طرف مقابل مهاجرت میکند. در مورد مخازن مشترک هیچ قانونی مبنی بر مراعات طرف مقابل وجود ندارد. حالا ما کنار نشستهایم و قطر به بیشترین میزان از مخازن مشترک برداشت میکند. کشوری که به اندازه یک محله تهران هم نیست، کشوری که تا ۳۰ سال پیش باید با ذرهبین روی نقشه دنبالش میگشتید، حالا با توجه به درآمدی که از میدان گازی مشترکش با ایران به دست آورده، قدرتی در منطقه پیدا کرده که به یک بازیگر مهم در منطقه تبدیل شده است»
او در ادامه اضافه کرد: «چین و آلمان چرا باید در ایران سرمایه گذاری کنند؟ مگر اصلا میتوانند؟ شما بهترین شرایط و بالاترین ذخایر را هم داشته باشید، هیچ شرکتی حاضر نیست خودش را در معرض تحریمهای ایالات متحده قرار بدهد. فروش نفت ما نیز به خاطر همین تحریمها دچار مشکل شده است. شرکتهایی نفت ایران را با قیمت بسیار پایینتر میخرند که هیچگونه مراوده و تعاملی با اروپا و آمریکا ندارند و تحریمهای آمریکا برایشان مهم نیست. در این شرایط انتظار داریم کشورها، ایران را به قطر ترجیح دهند؟»
«بهروزی فر» با اشاره به ناتوانی مسوولان دولت در ایجاد یک تعامل با اروپا گفت: «سیستم اگر میخواست عاقلانه برخورد کند و از فرصت جنگ اوکراین به نفع کشور استفاده کند، میتوانست با اروپا وارد یک تعامل سازنده شود. مثلا به اروپا بگویند ما دومین دارنده ذخایر گاز و یکی از بزرگترین دارندههای ذخایر نفت در جهانیم و میتوانیم بخشی از نیاز شما را تامین کنیم. بعضی آدمهای شارلاتان سیاسی و اقتصادی، که یا نادانند و یا خائن، گفتند که زمستان سخت در انتظار اروپا است و آنها به ما امتیاز خواهند داد. حتی اگر تحریمی وجود نداشت و حتی اگر ظرفیت مازاد تولید نسبت به مصرف داخلی داشتیم، امکان صادرات حتی یک فوت مکعب گاز را به اروپا نداشتیم. چون هیچ زیرساختی که بتواند گاز ما را به اروپا برساند در کشور وجود ندارد. ما میتوانستیم تعامل کنیم که برای مثال اروپا با کمک به برداشته شدن تحریمهای آمریکا، امکان سرمایهگذاری در صنعت انرژی ایران را داشته باشد.
او در ادامه گفت: «ایران در حال حاضر حدود ۱.۵ میلیون بشکه ظرفیت تولید اضافه و حدود ۱۰۰ میلیون بشکه نفت روی آب دارد. دولت میتوانست ۱۰۰ میلیون بشکه را در طول ۴۵ روز تحویل اروپا بدهد و تضمین کند که آن ۱.۵ میلیون بشکه را نیز به بازار کشورهای اروپایی تزریق میکند. هم برای ما درآمدزایی میشد، هم کمکی بود به اروپا برای رفع بخشی از مشکلاتش و هم سرمایهگذاری اروپا در صنایع بالادستی ما میتوانست باعث افزایش تولید در کشور شود. یعنی از طرفی در بهینهسازی مصرف داخلی سرمایهگذاری میشد و از طرف دیگر زیرساختهای افزایش تولید و صادرات در کشور ایجاد میشد. این تعامل میتوانست به نفع جمهوری اسلامی و به نفع کشور باشد و منافع ملی را نیز تامین کند. اما به هر دلیلی، خیانت یا نادانی یا هرچه، این کار را نکردیم. حالا دولت آقای رئیسی حتی اگر بخواهد این مشکل را حل کند، در کوتاهمدت امکان حل کردنش وجود ندارد. امکان جذب سرمایه و جذب فناوری را برای افزایش تولید نداریم و از سوی دیگر، با ساختارهایی که ایجاد شده، مصرف داخلی نسبت به اقتصادمان خیلی بالا است و امکان کاهش یا بهینهسازی مصرف را نیز نداریم».
او در پایان به بحران انرژی در زمستان آینده اشاره کرد و گفت: «اقتصاد ما حالا در چرخه باطلی قرار گرفته که شرایط هر روز بدتر میشود. مطمئن باشید اگر سیل سرمایه و فناوری خارجی وارد کشور نشود، مشکلات ما در صنعت برق و هم در مصرف گاز در سال آینده به مراتب بیشتر از امسال خواهد بود. اگر سرمایهگذاری در مخازن اتفاق نیفتد، افت سالانه تولید یک نتیجه بدیهی و طبعی خواهد بود و هیچ گریزی هم از آن نداریم».
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟